علی نعمتی شهاب تو یکی از کارگاههاش از مهارتهای نرم و تاثیر زیادی که این مهارتها تو موفقیت ما میتونه بذاره صحبت کرد. قبل از این کارگاه هم من به این موضوع فکر کرده بودم و جزو دغدغههام بود. اما صحبتهای نعمتی شهاب عزیز باعث شب که بتونم ذهنم رو منظم کنم و به جمعبندی برسم.
مهارتهای نرم رو هیچ کجا به ما یاد نمیدند و جایی از این مهارتها صحبت نمیشه. اگر دوستی بیاد و از من بپرسه که چجوری میتونه یه برنامهنویس باشه، احتمالا من بهش چند کتاب و چند سایت معرفی کنم و کمی از روندهای بهینه یادگیری براش بگم. اما هیچوقت نمیام بهش در مورد نحوه صحیح حرف زدن تو تیم یا روش حرفهای نوشتن رزومه بگم.
علی نعمتی شهاب در وبلاگش مهارتهای نرم رو اینجوری تعریف میکنه:
در هر شغل و حرفه گروهی از مهارتهای تخصصی وجود دارد که فرد متخصص لازم است آنها را فرا بگیرد (مثلا: یک جوشکار باید جوشکاری با گاز آرگون را بلد باشد!) اما گروهی از مهارتها هم وجود دارند که در هر شغلی و از آن مهمتر در زندگی روزمره برای ما کاربرد دارند. این مهارتها مهارتهای عمومی شغل و زندگی محسوب میشوند. مهارتهای دستهی اول را مهارتهای سخت و مهارتهای دستهی دوم را مهارتهای نرم مینامند.
و در مطلبی دیگه، ۲۱ مهارت نرم رو لیست میکنه. من در این نوشته قصد دارم به ۹ مهارت نرمی اشاره کنم که شما برای موفقیت تو رشته نرمافزار بهشون نیاز دارید.
۱. کتابهای غیرفنی بخونید
خیلی از ماها تمام مطالعاتمون منجر میشه به کتابهای فنی که عمدتا هم به زبان انگلیسی هستند. همین باعث میشه به مرور زمان دایره لغاتمون تو زبانی که باهاش صحبت میکنیم و کار میکنیم، یعنی فارسی، کمتر و کمتر شه و حرف زدن و به خصوص نوشتن برامون سخت بشه. سعی کنید که حتما مطالعات غیرفنی به زبان فارسی داشته باشید و دایره لغاتتون رو تقویت کنید. ضمن اینکه خوندن رمانهای مشهور جهان، به ما فرصتی برای برقراری ارتباط و معاشرت راحتتر میده.
۲. نوشتن رو یاد بگیرید
چه بخوایم و چه نخوایم، ما در طول روز به نوشتن نیاز پیدا میکنیم. از نوشتن یک مستند فنی گرفته تا نوشتن یه نامه رسمی به مدیرعامل شرکت. پس برای اینکه جدی گرفته بشیم لازمه که حرفهای و درست بنویسیم. در اینجا میتونید چند تا قواعد درست نویسی رو بخونید.
۳. خواهش میکنم مغرور نباشید!
خیلی از ما به محض اینکه فکر میکنیم چیزی رو یادگرفتیم، در مقابل بقیه احساس غرور میکنیم و خودمون رو بالاتر از بقیه میبینیم. غافل از اینکه ما حتی قطرهای از این دریای تکنولوژی هم نیستیم و در بهترین حالت به چیزی مسلط شدیم که یکی دیگه ایجادش کرده (تازه اگر واقعا مسلط باشیم). غرور بیجا باعث میشه که حرفهایها و همتیمیها به مرور از کار کردن با ما زده شن و تنها شیم. پس حتی اگر درون خودتون مغرورید، لازمه تو تک تک تعاملاتتون با بقیه مراقب باشید که چیزی از غرورتون رو بروز ندید!
۴. از کسانی که کمکتون کردند به چیزی برسید همیشه ممنون باشید
اگر دوستی دارید که کمکتون کرده که وارد عرصهای بشید یا چیزی رو یاد بگیرید، باهاش طوری رفتار کنید که بفهمه شما ازش ممنونید و از لطفش نسبت به خودتون باخبرید. دقت کنید که این آدم احتمالا چیزهای دیگهای برای گفتن به شما داره و با تشکر شما، دلگرم میشه تا باز هم راهنماییتون کنه!
۵. نسبت به محصولی که روش کار میکنید احساس مسئولیت کنید
حتی اگر هیچ سهمی از این محصول ندارید و تنها سازنده اونید، باز هم طوری رفتار کنید که انگار مالکش هستید. این باعث میشه که کارفرما به شما اعتماد بیشتری کنه و احتمالا مسئولیتهای بزرگتری رو بهتون محول کنه.
۶. شبکه کاریتون رو تقویت کنید
شبکه کاری مبحثیه که راجع بهش زیاد گفته شده. شما برای بقا در یک صنف، علاوه بر داشتن مهارتهای تخصصی، لازمه که سایر همصنفیها رو هم بشناسید و باهاشون ارتباط داشته باشید. داشتن شبکه کاری قوی، علاوه بر اینکه باعث میشهموقعیت و کارهای جدید بهتون پیشنهاد بشه، باعث میشه که شما هم هر وقت که به یک متخصص تو یک زمینه خاص نیاز داشتید، چند تا کارت ویزیت تو کشوتون باشه!
۷. معاشرت کنید
جادی نوشته بود که اون آدمی که عینک سیاه می زنه و سرش تو لپ تاپه و فضاسازی هکری می کنه، در شرکت معمولا خز ترین آدم است. به شدت باهاش موافقم. خز رفتار نکنید و با بقیه معاشرت کنید. تو معاشرت کردن بیپروا و جسور باشید. سریع یک موضوع پیدا کنید و در موردش با آدمای جدید وارد بحث شید. آب و هوا همیشه یه موضوع جذابه!
۸. حرفهای رزومه بنویسید
رزومه نوشتن هم از اون مسائلیه که هیچکس به ما یاد نمیده اما همه توقع دارند که بلد باشیم. یک رزومه خوب میتونه تاثیر خیلی زیادی رو روند استخدام یا پروژه گرفتن ما بذاره. برای همین لازمه که حتما روشهای درست و اصولی روزمه نوشتن رو یاد بگیریم. تنها کافیه لغت رزومه رو تو وبلاگ علی نعمتی شهاب سرچ کنید تا با مطالب بسیار مفیدی تو این زمینه روبهرو شید.
۹. مذاکره اصولی رو یاد بگیریم
همه ما تو زندگی شخصی و کاریمون به این نیاز پیدا میکنیم که با آدما بر سر منافع مشترک مذاکره کنیم. از مذاکره برای قیمت پروژه گرفته تا مذاکره سر تصمیمهای مهم سازمانی. مذاکره کردن یک علم اکتسابیه، پس لازمه که روشهای صحیح مذاکره اصولی رو بلد باشیم. تو این زمینه کتابهای زیادی وجود داره که میتونم با خوندشون این فن رو تو خودمون تقویت کنیم.
اگر مورد دیگه در ذهن دارید که من ننوشتم، خوشحال میشم تو بخش نظرات بیان کنید.